ایران در کوتاهترین زمان به تعهدات بینالمللی خود عمل کرد و فعالیتهای هستهای ایران متوقف شد، اما طرفهای غربی بخصوص آمریکایی زمانی که فعالیتهای هستهای ایران متوقف شد رویه جدید را در پیش گرفتند و قدمی برای اجرای تعهدات خود بر نداشتند و حتی برای کشورهای دیگر که قصد سرمایهگذاری در ایران را داشتند دست اندازهایی ایجاد کردند و حتی آنها را برای ورود به ایران مردد کردند. در تازهترین مورد بدعهدی آمریکاییها با تمدید قانون داماتو نشان دادند که برخلاف همه وعدهها، از هرگونه سرمایهگذاری در ایران جلوگیری خواهند کرد.
دکتر وحید شقاقی شهری، صاحبنظر در حوزه اقتصاد بینالملل درباره راهکار مقابله با این روند بدعهدی میگوید: ما نباید صرفا نگاهمان بیرونی باشد بلکه ابتدا باید از درون خود را تقویت کنیم تا با اتفاقات کوچک شاهد تکانههای بزرگ نباشیم. به عقیده وی، اجرای سیاست اقتصاد مقاومتی با رویکرد درونزایی و برونگرایی بهترین راه مقابله با بدعهدی غربیهاست. مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید.
ابتدا توضیحی در مورد پیامدهای اقتصادی تمدید قانون داماتو بدهید. به نظر شما چرا آمریکاییها دوباره این تحریم را علیه ایران تصویب کردند؟
من در مورد تصمیمی که آنها گرفتند نمیتوانم دلیلی بیان کنم. آنها هر کاری که در تضاد با ایران است انجام میدهند اما ما باید خودمان را در برابر خطرات و آسیبهای احتمالی بیمه کنیم و تمهیدات لازم را در نظر بگیریم. قطعا در این زمینه میتوان گفت تمدید تحریمها نیز نقض برجام است. به این دلیل که برخی از تحریمهای علیه ایران در قالب قانون داماتو مربوط به فعالیتهای هستهای ایران بود اما اکنون این فعالیتها متوقف شده و طبیعتا باید تحریمها نیز کنار گذاشته شود. این کار آمریکاییها به همه جهان نشان داد که در هیچ مسالهای دارای هیچ حقی نیستند.
با توجه به اینکه میگویید تمدید تحریمها نقض برجام است ایران چه اقدامی باید انجام دهد؟
زمانی که برجام به نتیجه رسید حتما مکانیزم هیات نظارت را برای اجرای تعهد کشورها در نظر گرفتند. تمدید تحریمها نقض صریح برجام است مسئولان داخلی باید مسیر را اعلام کنند به شورای حل اختلافشان شکایت خود را مطرح کنند. حتما باید آنجا تصمیمگیری شود. ایران در شرایط حاضر نباید طرفین برجام را کنار بگذارد و یا مقابله به مثل خاصی انجام دهد. ضمن اینکه برجام زمانی که اجرایی شد قرار بود ایران با کشورهای دیگر همکاری اقتصادی داشته باشد اما از سوی دیگر آمریکا تحریم دلاری (یوترن) را بر نداشت و در طول این سالها کرهجنوبی تنها کشوری بود که اجازه مبادله با دلار را داشت. همچنان بانکهای بزرگ زیربار انجام مبادلات مالی و پولی با ایران نمیرود به این دلیل که از آمریکا حرفهای واحدی بیرون نمیآید. اکنون ترامپ، مشاور شورای امنیت ملی این کشور و طرفداران وی در سنا و کنگره حرف از بازنگری در برجام میزنند طبیعتا این موضوع برای بانکهای بزرگی که در زمان تحریم ایران با ما مبادلات بانکی داشتند جریمههای سنگین شدند ریسک را برای انجام مبادله با ایران افزایش میدهد. درست است که اسما تحریمها برداشته شده اما هنوز بانکها به صورت عملیاتی وارد مبادلات پولی و مالی با ایران نشدند. این موضوع را بارها آقای سیف رئیسکل بانک مرکزی و آقای ظریف وزیر امورخارجه ایران اعلام کردند و این موضوع دست اوباما و تیمش نیست. بانکهای بزرگ تابع سیاستهای آینده آمریکا هستند به همین دلیل دست نگه داشتند تا سیاستهای ترامپ در این زمینه مشخص شود.
ایران برای مقابله با این معضل چه اقدامی باید انجام دهد؟
نگرش اقتصادی برخی در ایران صرفا بیرونی است و این علامت را به سرمایهگذار و به مردم میدهند که اگر ما با اقتصاد جهانی سازش کنیم اقتصاد تقویت خواهد شد و اجرای چنین تفکری پیامدی جز اتفاقاتی که اکنون مشاهده میکنیم ندارد. اتفاقاتی که بعد از انتخاب شدن ترامپ بهعنوان رئیسجمهور آمریکا در ایران افتاد نوعی به هم ریختگی اقتصادی بود که یکی از آنها افزایش 300 تا 400 تومانی قیمت دلار در بازار است. این موضوع نشان میدهد اقتصاد ایران همچنان نگاهش معطوف به بیرون است. اگر سیاستهای اقتصاد مقاومتی را که رهبر معظم انقلاب سه سال پیش ابلاغ کردند که علاوه بر نگاه برونگرا باید به درونزایی توجه شود اجرایی میشد اکنون وضعیت تفاوت داشت. اگر اقتصاد ایران میتوانست اصلاحات بنیادین انجام دهد تا این حد معطوف به نگاه بیرونی نبود. خبر رئیسجمهور شدن ترامپ منتشر شد و هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده و هنوز در مسند قدرت قرار نگرفته شاهد آشفتگی بازار ایران بودیم. پسابرجام قرار بود افقهای روشنی باز کند، اما همچنان شاهد تحریمهای بانکی هستیم و بانکهای بزرگ ریسک را نمیپذیرند که دوباره با ایران همکاری داشته باشند. با تشکیل کابینه ترامپ نگرانیها بیشتر هم خواهد شد اما با نگاه به درون میتوان از میزان و شدت تصمیمات آمریکا علیه ایران کاهش داد.
وضعیت اقتصاد ایران در زمان ترامپ تغییر خواهد کرد؟
مگر زمان اوباما خیلی خوب بود که حالا بخواهیم به سمت بد بودن پیش برویم. آمریکا دشمن ماست و با تغییر رئیسجمهور مواضع حاکمیتی ما تغییر نخواهد کرد. اکنون همه بر این باورند که اوضاع اقتصادی و سیاسی برای ایران مانند زمان اوباما نخواهد بود و التهابی را به بخشهای مختلف جامعه تزریق کرد. افزایش قیمت دلار دارای تبعاتی مانند رشد نرخ تورم و کاهش قدرت خرید مردم و بالا رفتن بیثباتی اقتصادی است. این اتفاقات نشان میدهد اقتصاد ایران نتوانسته در طول سه سال گذشته درونزایی را انجام دهد. اگر اقتصاد ایران میتوانست درونزا شود به راحتی قیمت دلار افزایش پیدا نمیکرد. ترامپ و کابینهاش حتما برای ما مشکل درست میکنند و ما باید با اجرای اقتصاد مقاومتی نسبت به این تهدیدات خود را کمتر در معرض خطر قرار دهیم.
آیا آمریکا میتواند بهراحتی به تعهدات خود عمل نکند؟
برجام یک تعهد بینالمللی است و آمریکا به هیچ عنوان نمیتواند مسائل را یک طرف پیش ببرد. موضوع برجام بسیاری از سیاستهای آمریکا در جهان را روشن کرد و نتیجه این موضوع حضور کشورهای همپیمان وی مانند انگلیس در ایران است که در سرمایهگذاری زیادی در کشور ما انجام دادند و نسبت به سیاستهای آمریکا بیتفاوت بودند. به بیان بهتر میتوانم بگویم که دست آمریکا برای همه رو شد و کشورهای غربی هم متوجه شدند که ایران در طول سالهای اخیر مورد تحریمهای غیرمنطقی و ظالمانه قرار گرفته بود.
برای درونزایی اقتصاد ایران و همچنین مقابله با تحریمهای جدید چه سیاستهایی باید به کار گرفته شود؟
اکنون حدود 1200 میلیارد تومان حجم نقدینگی ایران است و 38 درصد این مبلغ سپردههای کوتاهمدت است که هر لحظه افراد میتوانند آن را از شبکه بانکی خارج کنند. این حجم بزرگ پول باعث میشود تا با تغییر در قیمت دلار و طلا وارد بازار سوداگری و دلالی شود در حالی که اگر این مبالغ در بخش تولید به کار گرفته شود میتوان اقتصاد را به سمت پویایی هدایت کرد. اگر سود سپردههای بلندمدت با کوتاهمدت تفاوت زیادی داشت بسیاری از افراد ترجیح میدادند این مبلغ را برای چند سال به شبکه بانکی بسپارند اما سپردههای کوتاهمدت هر لحظه خطر بیثباتی اقتصادی و ورود نقدینگی به بازارهای دلالی به جای بخش تولید را تهدید میکند. اگر یک بیماری به موقع به دکتر مراجعه کند ممکن است با چند قرص مشکلش رفع شود. اگر دیرتر مراجعه کند ممکن است داروها تقویت شود. اگر باز هم دیرتر مراجعه شود ممکن است کار به جراحی بکشد، اما وقتی زمان حیات بیمار گذشته باشد مسلما هیچ کاری از هیچ کسی بر نمیآید. این مثال را زدم تا به این نتیجه برسم که نباید فرصتهای اقتصاد ایران را از دست بدهیم. حیات اقتصادی وقتی که زمان احیای حیات خود را از دست بدهد هیچ پیشرفتی در کشور رخ نخواهد داد. این اتفاق هم ربطی به این دولت و آن دولت هم ندارد بلکه باید همه ارکان و قوای کشور برای دستیابی به این هدف تلاش کنند.
منبع: جام جم
نظر شما